از روز كه مادر شدم

ساخت وبلاگ
ماه ها پيش متوجه شدم كه وجود دارى، قطره اى از زندگى كه از نيستى گريخته است..آن زمان قلبم از حركت باز ايستاد و وقتى دوباره به تپش درآمد حس كردم در چاه عميقى از ترديد فرو افتاده ام ...بازى زندگى و دست سرنوشت و آزمون الهى بدجور در فكرم فرو برده بود !هيچ وقت فكر نميكردم كه بچه ى سومى را هم در زندگى ام قبول كنم ...اما هر روز به اين جمله بيشتر ايمان مى آورم كه اگر خداوند اراده كند كه به کسی خيرى برساند كسى  نمی‌تواند مانع رساندن این خیر شود...  و تو بنده ى حقير ميمانى و سر تعظيم در برابر خواسته اش.! وقتى تصوير كوچكت را از صفحه چند اينچى مانيتور ديدم فارغ از دانستن جنسيتت، مهرت عجيب به دلم نشست، دست راستت را بالا برده بردى و مچ كوچكت را ميچرخاندى  ، همزمان گردنت را هم تكان ميدادى .. به قول آقاى دكتر براى برادر كوچيكه دست تكان ميدادى ! چند هفته بعد متوجه شدم كه تو دخترى ، دخترى از جنس خودم و  زاده ى پاييز ، دخترى كه قرار است همدمم شود و بعد اينهمه سال جاى خواهر نداشته ام را هم پر كند...پاييز امسال قرار است  برايم زيباتر از همه ى پاييزهاى عمرم باشد  ،حالا منتظر آمدن پاييز و آمدن تو هستم گل صورتيم ...الحمدلله على كل نعمت... از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:42

ساعت نزديك ١ شب بود، قرآن در دست داشتم و مشغول خواندن قرآن بودم ،جزء ٢٥ رو خوندم ، جزء ٢٦ رو خوندم ، چشمام خسته شده بود و خوابم ميومد ، اما جزء ٢٧ رو هم خوندم و سال نو شد...   امروز ٩ فروردين سال ٩٨ ا از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 4 مهر 1398 ساعت: 12:26

١٤٩ روز پيش!!!!!! از آخرين روزى كه اينجا بودم ميگذره! خودم هم دليل نيامدنم به اينجا را نميدانم ، فقط ميدانم كه عجيب چند هفته ايست دلم براى سكوت اينجا تنگ شده بود... اينجا ميتوانم با خيال راحت شانه هاي از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 28 اسفند 1397 ساعت: 16:32

امسال روز اول مهر براى بار سوم طعم كلاس اولى بودن و كلاس اولى داشتن و چشيدم، اميرعلى من پسرك ناز و مهربون  مامان اولين قدمهايش را براى ساختن آينده اى روشن ، برداشت... چيزى كه نظرم و جلب كرد ، استرش شب از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 111 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 1:30

امسال روز اول مهر براى بار سوم طعم كلاس اولى بودن و كلاس اولى داشتن و چشيدم، اميرعلى من پسرك ناز و مهربون  مامان اولين قدمهايش را براى ساختن آينده اى روشن ، برداشت... چيزى كه نظرم و جلب كرد ، استرش شب قبل از مدرسه بود، اصلاً نخوابيدددددد، ميترسيد بخو از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:29

هميشه شنيده بودم كه برادر پشت برادر ، تكيه گاه برادر، درست مثل همسرم كه براى برادرانش كم نميزارد و تا جايى كه برايش مقدور باشد به آنها نه نميگويد...و برادرانش كه ميتوان به آنها تكيه كرد.اما خب در اطراف من فقط اين نمونه براى مثال زدن است، و بيشتر به چشمم برادرانى ، ديدم كه سر نگهدارى و مراقبت از مادر از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 167 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 3:01

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

از روز كه مادر شدم ...
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 150 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 3:01

همين حالا روياى بى تكرار على زند وكيلى گوش ميكنيم من و پسرك... (  تو آمدى از راه،  در آن شب بى ماه، همراه تو دنيا با من قدم ميزد.... تو با منى انگار ، آرامش ديدار،  روياى بى تكرار ، در خواب من بيداررررر ) .... پسرك كوچكم نشسته و با دستان كوچكش و يك دنيا عشق ناخنهايم را سوهان ميكشد... هر از چندگاهى ب از روز كه مادر شدم ...ادامه مطلب
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 92 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 3:01

امروز ٢٦ اسفند است و صداى قدمهاى سال ٩٥ گوشمان را مينوازد!

از روز كه مادر شدم ...
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : روزهاى رفته, نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 22:48

پسركى كه روزى از تجربه  اولينهاى زندگيش در اينجا مينوشتم ، حالا شده پسرى بزرگ كه آخرين روزهاى كلاس سومش را ميگذراند....

 

 

 

از روز كه مادر شدم ...
ما را در سایت از روز كه مادر شدم دنبال می کنید

برچسب : افتادن دندان شيرى,افتادن دندان شیری,افتادن دندان شیری کودکان,افتادن دندان شیری در 5 سالگی,افتادن دندان شیری در خواب,افتادن دندان شیری گربه,افتادن دندان شیری کودک,افتادن دندان شیری سگ,افتادن دندان شیری بر اثر ضربه,افتادن دندان شیری در بزرگسالی, نویسنده : 6tapeshhaye-ghalbama بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 22:48